بر ناهمواری های همواره ای
که سر سیلان نگاهم تا چشم های توست
سیل آسا می بارم
گریه ، می خورم ، می خوابم ، می خواهم
بر ،
در ،
خاطرم خواهی ماند
سیراب
زیر زیر آب
کجایی؟
دارم میرم...
اشک هایم را می میرم
روبروی اشتیاقم که می گویی می روم
که سر سیلان نگاهم تا چشم های توست
سیل آسا می بارم
گریه ، می خورم ، می خوابم ، می خواهم
بر ،
در ،
خاطرم خواهی ماند
سیراب
زیر زیر آب
کجایی؟
دارم میرم...
اشک هایم را می میرم
روبروی اشتیاقم که می گویی می روم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر